نوشته‌های من
نوشته‌های من

می‌روی…

چند وقت پیش کاری را شروع کردم که پس از مدتی به مشکل خورد و خیلی سخت شد، ادامه دادم و هر چند خیلی اذیت

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

سرگرمی جدیدم

برگ‌های گلم پژمرده شده بودند، اتویشان کردم و صاف شدند.   دیشب تا صبح فیلم سینمایی دیدم، روی پرده پلک‌هایم. بیدار که شدم اما چیزی

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

بنویس که ربات نباشی

وقتی ننویسی می‌شوی ربات. کسی که فقط کار دارد. صبح بیدار شو، کلاس برو، درس بخوان، تمرین‌هایت را انجام بده و تمام. با یک ربات

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

گوشه ای در شلوغی

فرض کن وارد اتاقی می‌شوی، پر از وسیله، کارتن‌های بزرگ و کاغذ و لباس و آشغال که همه جای اتاق پخش‌وپلا شده‌اند. گوشه اتاق هم

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

لیموتلخ

داشتم لیموشیرین آب می‌گرفتم و باز فکرم مشغول این میوه شد. خودش از خودش خیلی خوشمزه است، تازه ناز می‌کند و تلخ می‌شود. این ناز

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

جلسه آموزنده

امروز یک تجربه جدید داشتم. در جلسه دفاع پروپوزال یکی از دانشجوهای دکتری ایمنی‌شناسی شرکت کردم. فکر می‌کردم من که تازه ارشد را شروع کرده‌ام

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

مسابقه بهره‌وری

امروز صبح زود بیدار شدم و کارهایم را شروع کردم. یکی بعد از دیگری. حس خوب تیک زدن کارهای روزانه. تا ظهر کارهایم خیلی خوب

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

چه کسی را گول می‌زنی؟

برای همه کارهایی که خودم را متعهد به انجام روزانه‌شان کرده‌ام راه‌حل‌های کوتاه‌تر و ساده‌تری وجود دارد که مرا از زیر بار تعهدشان آزاد می‌کند.

ادامه مطلب »