نوشته‌های من
نوشته‌های من

وقت یا قوت؟

خسته و کوفته می‌آیم خانه و کنار بخاری خوابم می‌برد. بیدار می‌شوم و نمی‌دانم کجایم و ساعت چند است. در اولین لحظه‌های هوشیاری یاد کارهایم

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

وقتِ کار، کار

 گاهی ایده‌ای به ذهنت می‌رسد اما هنوز برنامه‌ی مشخصی برای آن نداری و برایت کلی و مبهم است. مثلاً می‌خواهی در مورد موضوعی تحقیق کنی

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

خورشت قورمه زندگی

انگار زندگی‌ام مثل خورشت قورمه سبزی است. با اجزایی ساخته می‌شود که همه باید در کنار هم و به اندازه باشند، مثل خورشتی خوشمزه. کارهایی

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

کِرِم ضد جوش فکری

یک کِرِم از بین ‌برنده‌ی جوش صورت داشتم. اولین بار که استفاده کردم دیدم جوشم دارد بدتر و بزرگ‌تر می‌شود. ناراحت شدم که این چه

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

کلاف‌ها و کلافگی‌ها

چند روز دیگر ارائه دارم. با این که هفته‌های گذشته بیشتر وقت آزادم را صرف مطالعه و آماده کردن مطالب این ارائه کرده‌ام الان باز

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

ننوشته‌های باد کرده

چند روز اخیر تاوان کم نوشتن‌هایم را دادم. در مترو به جای این که بنویسم آهنگ گوش می‌کردم. خانه که می‌رسیدم خیلی کم می‌نوشتم و

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

نوشتن: تجربه‌ی دوباره

وقتی اتفاقی را می‌نویسی مثل این است که داری دوباره تجربه‌اش می‌کنی، با این تفاوت که این بار فکر و نظراتت را در این اتفاق

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

شین‌آباد

دیشب خواب دیدم در روستایی بودم و خانمی که مسئول بهداشت روستا بود من را به قسمت‌های مختلف آن‌جا برد و در مورد بهداشت و

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

اگر اشتیاقی بود رهایش نکن

هفته دیگر ارائه دارم. مطالبم تقریباً کامل هستند. باید اسلایدهایم را بسازم. صبح داشتم مقاله می‌خواندم. به خودم که آمدم دیدم ۴ ساعت است که

ادامه مطلب »