باید از رود گذشت، باید از رود -اگر چند گلآلود- گذشت*
ایدهای به ذهنم میآید که در موردش بنویسم و وقتی شروع میکنم به نوشتن میبینم چقدر آن ایده درخشانم خام و سطحی است. بعد سختم
ایدهای به ذهنم میآید که در موردش بنویسم و وقتی شروع میکنم به نوشتن میبینم چقدر آن ایده درخشانم خام و سطحی است. بعد سختم
دوست دارم در مورد پاسخ این سؤال بیشتر فکر کنم: در تمرین کردن چه تغییری به وجود میآید؟ مهم نیست تمرین چه چیزی. ممکن است
گاهی اوقات میدانی که باید چه کاری انجام بدهی اما در انجام آن کار تعلل میکنی، مثلاً میدانی که باید زبان بخوانی اما این کار
امروز دورهای را در سایت Coursera شروع کردم. سایتی است که دورههای زیادی در رشتههای مختلف و موضوعهای مختلف دارد که تعداد زیادی از آنها
ترم پیش در آزمایشگاه هورمون دانشگاه داشتیم تست الایزا انجام میدادیم. پلیت الایزا چاهکهایی دارد که کف آنها را با آنتیبادی یا آنتیژن پوشاندهاند و
در شروع کاری بزرگ و بلندمدت بهترین کار این است که زمانی را به طور مداوم و پیوسته به کار کردن روی آن اختصاص دهی.
همیشه این سؤال را از خودم میپرسم که چرا میخواهم تحقیق انجام بدم؟ آن هم تحقیقات پایهای. یعنی تحقیقاتی که قرار نیست لزوماً به یک
دوست دارم ویژگی اصلیام استمرار، مداومت و صبر و حوصله باشد. یعنی: یعنی اگر کاری را شروع کردم به آن بچسبم و مداوم ادامهاش دهم
قبلاً فکر میکردم که در ابتدای کار باید شغلی که میخواهم در آینده داشته باشم کاملاً مشخص باشد تا از همین الان روی آن کار
شاید در نگاه اول فقط به نظر برسد که میروی در آزمایشگاه و یک سری تکنیکها را انجام میدهی و سرت مدام توی کتاب و