
جهنم سردرگمیات دست خودت است
جوابهای کنکور ارشد آمده و من یاد پارسال میافتم که کنکور داده بودم و نمیدانستم قبول میشوم یا نه. بلاتکلیفی بدی بود. وقتی میروی دانشگاه،

جوابهای کنکور ارشد آمده و من یاد پارسال میافتم که کنکور داده بودم و نمیدانستم قبول میشوم یا نه. بلاتکلیفی بدی بود. وقتی میروی دانشگاه،

دلشوره دارم. امروز میخواستم ساعت ۸ صبح بلند شوم. ساعت را چند بار خاموش کردم تا ساعت ۱۰ و خردهای که هوشیاریام به حدی رسید

از بین درسهایی که در دانشگاه خواندیم خیلیهایشان را یادمان رفت. حتی آنهایی که خیلی خوب درس دادند و خیلی خوب خواندیم. دورهشان نکردیم، استفادهی

چند روز گذشته یک پایم مترو بوده و پای دیگرم در ادارهای، خانهی کسی، آزمایشگاهی جایی. دیگر آمار تعمیر پلهبرقیهای مترو دستم آمده. موعد چک

دوران امتحانات مجبوری بنشینی یک سری درسهایی بخوانی که یا اضافی و اجباریاند یا بد درس داده شدهاند و باید فایلهای بیکیفیتشان را تحمل کنی

امیل بهرینگ جراح بود، پزشک بود، و روی آنتیتوکسین ضد دیفتری کار کرد. کاری پایهای و تحقیقاتی در زمینهی باکتریولوژی و ایمونولوژی. الان همهی این

هوای آخر اسفند را دوست دارم. نه خیلی سرد است نه خیلی گرم و نه خیلی آلوده. جنبوجوشی در فضا است، به خاطر هوا یا

یک عالم کار جذاب در ذهنم دارم. چند تا کتاب وسوسهام میکنند. میخواهم بروم یوتیوب دربارهی فیزیولوژی ریه و ارتباطش با سیستم ایمنی سرچ کنم.

امروز حالم خیلی خوب نبود. چند تا اتفاق در طول هفته افتاد و انگار که امروز همه روی هم جمع شده بودند. امروز یا پشت

ترم آخر کارشناسی در بیمارستان کارآموز بودیم. به من پیشنهاد کردند که بیا همین جا استخدام شو و کار کن. آن موقع داشتم برای کنکور