تغییر حاصل از تمرین

دوست دارم در مورد پاسخ این سؤال بیشتر فکر کنم:

در تمرین کردن چه تغییری به وجود می‌آید؟

مهم نیست تمرین چه چیزی. ممکن است تمرین نوشتن باشد یا طراحی یا خوشنویسی یا نواختن یک آهنگ. طبیعتاً به میزانی که تمرین می‌کنیم در آن مهارت پیشرفتی حاصل می‌شود. اما جدای از این که چه چیزی را تمرین می‌کنیم و چه مهارتی به دست می‌آوریم در خود تمرین کردن تغییر و رشدی در ما به وجود می‌آید که دوست دارم در موردش فکر کنم.
یعنی در ظاهر تلاش می‌کنیم که طرحی را بکشیم یا کلمه‌ای را بنویسیم یا نتی را به خاطر بسپاریم؛ اما جدای از این که دست یا ذهن من مهارتی را می‌آموزد در خود من تغییری حاصل می‌شود و تمرین باعث رشد من می‌شود. چالش و درگیری‌ای که در تمرین با آن مواجه می‌شوم خودم را صیقل می‌دهد و با یادگیری آن مهارت خاص در واقع خودم را رشد داده‌ام و این رشد در هر مهارت دیگری و هر زمینه دیگری می‌تواند به من کمک کند. در واقع تغییر اصلی در درون من اتفاق می‌افتد و توانایی طراحی یا نواختن یک موسیقی، صورتی از آن تغییر است که به این شکل در من بیان می‌شود.

شاید یک علت لذت بردن از هنر هم همین باشد. وقتی کسی را حین نواختن آهنگی به صورت ماهرانه می‌بینیم انگار حالتی بیان شده از یک تغییر و یک رشد در درون آن شخص را می‌بینیم و لذتی که از آن می‌بریم ممکن است لذت بردن از آن رشد و زیبایی درونی به وجود آمده باشد.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط