نگاه جدیدم به استمرار

 اغلب وقتی خواسته‌ام عادت جدیدی را در خودم به وجود بیاورم یا تعهدی روزانه برای انجام کاری ایجاد کنم این طور پیش رفته‌ام که دیگر از فردا هر روز فلان ساعت از خواب بیدار می‌شوم و یا از فردا هر روز این مقدار ساعت درس می‌خوانم و… . چند روزی این را رعایت کرده‌ام و همه چیز خوب بوده تا این که یک روز آن کار را انجام نمی‌دهم. مثلاً همین چند شب پیش تا نصفه‌شب با گوشی‌ام مشغول بودم و به خودم که آمدم گفتم خب الان برنامه خوابت را به هم زدی و وقتی این قدر دیر می‌خوابی نمی‌توانی صبح بیدار شوی. بعد از آن سرزنش کردن خودم شروع می‌شود که چرا غافل شدم و همه چیز را خراب کردم. از این ناراحت می‌شوم که استمرار در کار از بین رفته است. به خودم که می‌آیم می‌بینم چند روز است که برای آن یک روز از دست رفته غصه می‌خورم و روزهای بعد را هم از دست داده‌ام. بعد از مدتی دوباره سراغ آن کار می‌روم و دوباره شروعش می‌کنم و باز همین اتفاق می‌افتد.

الان که به بعضی کارهایم که به این سرنوشت دچار شده‌اند نگاه می‌کنم می‌بینم در این فاصله‌هایی که بین رها کردن کار تا دوباره سراغ آن رفتن وجود دارد حتی اگر دست و پا شکسته هم آن کار را ادامه می‌دادم پیشرفت زیادی کرده بودم.

این باعث شد به نظر جدیدی در مورد استمرار برسم. استمرار این نیست که عادت یا کار را مو به مو و به شکلی صحیح هر روز انجام دهیم که اگر یک روز نتوانستیم استمرار از بین رفته باشد. استمرار این است که حتی اگر نتوانستیم یک روز آن را انجام دهیم باز هم روز بعد پیگیرش باشیم.

در ابتدای کار طبیعی است که اشتباه کنیم یا سختمان باشد. نمی‌شود ناگهان تصمیم گرفت از فردا صبح زود بیدار می‌شوم و انتظار داشت به سادگی هر روز بیدار شویم.

استمرار این است که در هر شرایطی پیگیر باشیم و دنبال کنیم؛ چه خوب پیش رفته باشیم چه نه. استمرار صرفاً تکرار هر روزه یک کار نیست، بلکه آرام‌آرام ساختن در طول زمان است. اگر به چشم ساختن به آن نگاه کنیم متوجه می‌شویم که به خاطر از دست دادن یک روز نباید ساختن را متوقف کرد. 

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط