دوباره آفریدن

هر مهارت، هنر، یا علمی قاعده و قوانینی دارد که اگر بخواهیم در آن زمینه کار کنیم ابتدا باید آن‌ها را بیاموزیم. این قواعد حاصل سال‌های سال کار کسانی است که پیش از ما در آن زمینه کار کرده‌اند. پس مسلماً باید آن‌ها را یاد بگیریم که با راهی که رفته‌اند آشنا شویم و بتوانیم آن را ادامه دهیم.

اما این شناختن به معنای تقلید نیست. به معنای خلق دوباره است. اگر من برای این که طرحی را بکشم کاغذم را روی طرحی خوب بگذارم و از رو آن را بکشم خلق هنر نیست. اما اگر من به مرحله‌ای برسم که بتوانم خودم مانند آن طرح را بکشم انگار که دوباره آن را آفریده‌ام. هرچند طرحی که کشیده‌ام درست مانند طرح اولیه است ولی این تکرار بیهوده و تقلید نیست. این طی کردن مسیری است که پیش از من ساخته شده است.

اگر بخواهیم خودمان مسیر جدیدی را کشف کنیم و چیزی به علمی که در حال حاضر وجود دارد اضافه کنیم باید بتوانیم مسیر پیموده شده را طی کنیم. تنها در این حالت است که این مسیر را می‌شناسیم و حالا می‌توانیم خودمان هم قدمی دیگر در این راه برداریم و چیزی به آن اضافه کنیم.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط