گوشه ای در شلوغی

فرض کن وارد اتاقی می‌شوی، پر از وسیله، کارتن‌های بزرگ و کاغذ و لباس و آشغال که همه جای اتاق پخش‌وپلا شده‌اند. گوشه اتاق هم یک میز کوچک وجود دارد. بین وسیله‌ها یک جای کوچک برای خودت باز می‌کنی و می‌نشینی پشت میز و کار می‌کنی. می‌نویسی یا می‌خوانی و کارهایت را انجام می‌دهی. اتاق آشفته و به‌هم‌ریخته است، هر روز هم در اتاق را باز می‌کنند و هزار تا وسیله به‌دردنخور دیگر می‌ریزند تویش. اما تو اهمیتی نمی‌دهی. در آن گوشه اتاق پشت میز تو آرامش و نظم برای خودت ساخته‌ای.

بحثم بی‌اهمیتی و مرتب نکردن اتاق و محل زندگی نیست. بحثم این است که دنیای الان مثل همان اتاق است. پر از اتفاقات به‌دردنخور. انبوهی از اخبار و اطلاعات بی‌ربط که هر روز روی سر ما ریخته می‌شوند. اگر بخواهی سالم بمانی باید وسط این هیاهو یک جای کوچک پیدا کنی و کارت را کنی. بی‌اهمیت به اطراف و متمرکز روی کاری که ارزش دارد و باقی می‌ماند.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط