عادت نیکش ز بس لطف اندر آمیزد بجان*

تکیه می‌کنم به عادت‌هایم. نه به حالت‌هایم. حالت‌هایم دست خودم نیست. شاید بهتر است بگویم که گاهی دست خودم نیست و گاهی دست خودم است. و آن وقت‌هایی که دست خودم نیست شاید کاری کنم که دوستش ندارم. مثل دیروز که سر کلاس حرفی زدم که تعریفی غیرمستقیم از خودم بود و بعداً از خودم خیلی بدم آمد.

اما عادت‌هایم. عادت‌هایم روی حالت‌هایم تأثیر می‌گذارند. عادت چیزی است که حال داشته باشی یا نه باید انجامش بدی. و این به تو مهارت می‌دهد. تسلط پیدا می‌کنی بر خودت، و بر حالت‌هایت. این طوری هر چه بیشتر تسلط پیدا کنی حالت‌هایت بیشتر دست خودت است. عاقل‌تری و کمتر کاری می‌کنی که موقع هوشیاری غصه‌اش را بخوری.

*شعر از عنصری

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط