اگر اشتیاقی بود رهایش نکن

هفته دیگر ارائه دارم. مطالبم تقریباً کامل هستند. باید اسلایدهایم را بسازم. صبح داشتم مقاله می‌خواندم. به خودم که آمدم دیدم ۴ ساعت است که دارم پشت هم کار می‌کنم. خیلی درگیر موضوع شده بودم و می‌خواستم که جلو برود. روزهای دیگر ۴ ساعت پشت سر هم درس خواندن این قدر راحت نیست. حتی همین الان هم دلم می‌خواهد بروم و اسلایدها را آماده کنم. دوست دارم زودتر نتیجه را ببینم.

نمی‌توانم برای همه‌ی کارهایم این طور شور و شوقی داشته باشم که ساعت‌ها پشت سر هم انجامشان دهم. بعضی کارها را باید مثل دارو هر روز خورد. هر چند سخت باشد. اما واجب است. اما اگر برای کاری چنین حرارتی داشتم سریع به چنگ می‌آورمش و از آن استفاده می‌کنم. به تعویقش نمی‌اندازم و تا انگیزه هست من هم کار را جلو می‌برم.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط