قبلاً وقتی کلمه تحقیقات و پژوهش به گوشم میخورد اولین چیزهایی که به ذهنم میآمد یک دانشمند پیر تنها در گوشهای از یک آزمایشگاه بود که روزها و ماهها و سالها مشغول فکر کردن و مطالعه و آزمایش کردن است تا درمان سرطان و ایدز و… را کشف کند.
با وارد شدن به این حیطه، هر چند در حد دانشجویی و اولیه، و با خواندن و دیدن بیشتر در مورد تحقیقات نظرم عوض شد. اول از همه باید گفت که تحقیقات در هر سطحی که باشد ارزشمند است. تحقیقات حتماً نباید کشف درمان سرطان باشد تا بتوان عنوان ارزشمند روی آن گذاشت. وارد شدن به این حیطه و تلاش کردن و مواجه شدن با جنبههای مختلف تحقیقات و ادامه دادن این مسیر به خودی خود ارزشمند است. حتی اگر محققی کل عمرش را صرف این کند که به این نتیجه برسد که ایدهای که روی آن کار میکرده کاملاً اشتباه بوده باز هم کار علمی صورت گرفته است. حداقل فایدهاش این است که محققین بعد از او دیگر روی آن ایده کار نمیکنند و از تجربیات او استفاده میکنند.
با شروع یک تحقیق دانشجویی و وارد شدن به این حیطه فهمیدم که تحقیق و پژوهش فقط دانستن نکات علمی و کار در آزمایشگاه نیست. فهمیدم که تحقیق مجموعهای است از دانش، مهارتها، توانایی کار تیمی، مدیریت، برقراری ارتباطات و… .
انجام دادن تحقیقات مانند مدیریت کردن یک شرکت است. باید مجموعهای از مهارتها را داشته باشی و بتوانی با مجموعهای از افراد ارتباط برقرار کنی تا بتوانی کار را پیش ببری. باید بتوانی بهترین جا را برای خرید مواد مورد نیازت پیدا کنی، بتوانی افراد مختلفی را برای انجام کار و همراهی به تیم تحقیقاتیات متقاعد کنی، مدیریت زمان داشته باشی، بتوانی استعدادها را بشناسی و تیم خوبی بسازی و آنها را به بهترین شکل هدایت کنی، همیشه روی بالا بردن سطح علمی و مهارتی خودت و تیمت کار کنی و مهمتر از همه در این مسیر صبر و ممارست داشته باشی. تحمل این را داشته باشی که بارها و بارها همه چیز را آماده کنی و تمام برنامهریزیها را انجام بدهی و باز جواب نگیری و باز از اول تلاش کنی.
نگاه من به علم و پژوهش همچنان در حال تغییر و رشد است و همچنان بیشتر از این مسیر شگفتزده میشوم و بیشتر به دنبال کردن آن علاقهمند میشوم.
آخرین نظرات: