راهکاری از دل یک تجربه

چند وقت پیش آزمونی داشتم و چند ماهی فشرده برای آن درس خواندم. حجم مطالب آزمون زیاد بود و باید چند درس را هم‌زمان پیش می‌بردم. فشار زیادی وارد می‌شد و مجبور بودم خیلی از کارهای دیگرم را کنار بگذارم و درس بخوانم. الان که آزمون تمام شده می‌بینم چیزی که برایم از نتیجه آزمون هم ارزشمندتر است پایه علمی‌ای است که در این مدت به دست آوردم. چند روز پیش داشتم در مورد یک تکنیک آزمایشگاهی می‌خواندم و دیدم اگر من مطالبی از بیولوژی که این چند ماه یاد گرفته‌ام را بلد نبودم الان چیزی از این تکنیک نمی‌فهمیدم.

چون مجبور بودم برای آزمون درس بخوانم و یک فشار بیرونی برای درس خواندنم وجود داشت توانستم در یک مدت زمان کم این حجم از مطالب را یاد بگیرم اما وقتی این اجبار بیرونی وجود ندارد با سرعت خیلی کمتری درس می‌خوانم و شاید بیشتر از یک سال طول بکشد تا این مقدار از مطالب را یاد بگیرم؛ بر فرض که تا انتها ادامه بدهم و تمامشان کنم.

همیشه این فشارهای بیرونی وجود ندارند تا باعث شوند فشرده‌تر کار کنیم و اصلاً نمی‌شود که همیشه با فشار و استرس زیاد کار کرد. اما می‌خواهم چند تا از ویژگی‌هایی را بررسی کنم که در این مدت درس خواندن فشرده کمکم کردند با سرعت و تمرکز بیشتری کار کنم:

  • میزان زمان مشخص برای هر درس: مثلاً امروز سه ساعت بیوشیمی، از ساعت ۴ تا ۷٫
  • مشخص کردن کاری که باید در این زمان انجام دهم: مثلاً باید این قسمت از فصل جدید را بخوانم و فصل قبلی را دوره کنم.
  • برنامه‌ریزی ماهانه و هفتگی: این برنامه ممکن بود در طول کار تغییر کند ولی به هر حال برنامه‌ای کلی وجود داشت و می‌دانستم هر روز باید جلو بروم تا به این برنامه برسم.
  • ادامه دادن کار وقتی حوصله نداشتم یا سخت بود: چون زمان کمی داشتم مجبور می‌شدم برنامه آن روز را انجام دهم حتی اگر خیلی خسته بودم.
  • جلو رفتن و گیر نکردن در یک موضوع: می‌دانستم اگر طبق برنامه عمل نکنم و یک درس خیلی طول بکشد از بقیه عقب می‌مانم. پس مجبور بودم حتی اگر کامل و با تمام جزئیات آن مبحث را نخوانده بودم هم جلو بروم و خیلی وسواس نداشته باشم. در ضمن وقتی مبحثی برایم سخت بود اگر جلو می‌رفتم و در آن توقف نمی‌کردم و بعداً دوباره آن را مرور می‌کردم در تکرارهای بعدی برایم آسان‌تر و قابل‌فهم‌تر می‌شد.

البته که هر روز دقیقاً طبق این موارد پیش نمی‌رفتم و روزهایی هم بود که برنامه‌ام به هم می‌ریخت اما به میزانی که آن‌ها را رعایت می‌کردم کارم نظم بیشتری پیدا می‌کرد و مجموعه این کارها در طول چند ماه کمکم کرد تا بتوانم مؤثرتر کار کنم.

در شرایطی که اجباری بیرونی برای انجام کار در ما وجود ندارد می‌توانیم با به‌کارگیری این موارد در کارهایمان و رعایت کردن آن‌ها منظم‌تر شویم و بازده بیشتری داشته باشیم.  

 

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

بخش‌های سایت من:
آخرین نظرات:

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    پست های مرتبط