چرا مثل مراقبهای امتحان بالاسر خود بیچارهات میایستی که کوچکترین خطایی کند و مچش را بگیری؟ بعد بگویی خب دیدی؟ دیدی نتوانستی؟ هنوز که در این کار میلنگی. این همه اشتباه داری که. من که از اول گفتم این کار شدنی نیست. تو اگر فلان سال و فلان دفعه فلان کار را میکردی این طور نمیشد. تو اگر کارکن بودی که همان دفعه پیش به نتیجه میرسیدی و…. .
یک نفس بکش. به خودت زمان بده. مستمر کار کردن همت میخواهد و انرژی اما اصلاً نباید انتظار داشته باشی که نتیجه این انرژی گذاشتن را همان روز بگیری و بگذاری طاقچه خانه و به آن ذوق کنی.
به جای این همه آسمانوریسمان به هم بافتن که چرا هیچ تغییری نمیبینم حواست را بگذار سر این که هر روز یک قدم برداری. یک قدم. هر چند آن قدر کوچک که اصلاً بود و نبودش شاید تفاوتی نکند. اما همین را ادامه بده و غصه نخور و بگذار زمان تو را برساند. «دانی که رسیدن هنر گام زمان است.» *
* امیرهوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)
آخرین نظرات: