انگیزه یا بهانه
گاهی مقالهای میخوانم و خوشم میآید و دوست دارم روی موضوعش کار کنم. اما چیز زیادی از آن نمیدانم. بعد به خودم میگویم اگر خیلی
شنبه برای شروع
امروز شنبه است. روز اول هفته جدید. اما از روزهای قبلی جدا نیست. میراث روزهای قبل را با خودش حمل میکند. میراث عادتها و رفتارهای
دوری از دورریختنی
در دانشگاه همه میخواهند هر چه بیشتر مقاله داشته باشند و رزومهشان را شلوغتر کنند. همین که یک مقاله دیگر در کارنامهات بیاید خوشحالکننده است
قطار بیا
صبح: مترو شلوغ است. به زور چپیدهایم در آن. دو نفر بحث میکنند: «به من نچسب.» «جا نیست.» «رو به آن طرف بایست تا جا
باتلاق
از ماه گذشته تصمیم گرفتم کمتر بروم اینستاگرام. کمتر و کمتر رفتم تا این که الان دیگر احساس نیاز نمیکنم به آن. شاید هفتهای کمتر
مربی کجایی؟
امروز رفتیم باشگاهِ دانشگاه. گفته بودند مربی ساعت ۱ تا ۳ میآید. ساعت ۱ تا ۳ رفتیم. مربی نبود. «مربی نیست؟» «نه، ساعت ۳ تا
عضویت در خبرنامه
بخشهای سایت من:
- نوشتههای من (۱۴۵)
آرشیو ماهانه
- مهر ۱۴۰۴ (۹)
- شهریور ۱۴۰۴ (۶)
- مرداد ۱۴۰۴ (۱)
- اسفند ۱۴۰۳ (۳)
- بهمن ۱۴۰۳ (۴)
- دی ۱۴۰۳ (۱)
- آذر ۱۴۰۳ (۱۰)
- آبان ۱۴۰۳ (۱۲)
- مهر ۱۴۰۳ (۲۲)
- شهریور ۱۴۰۳ (۲۱)
- مرداد ۱۴۰۳ (۲۰)
- تیر ۱۴۰۳ (۱۴)
آخرین نظرات: