لذت لمس علم

ترم پیش در آزمایشگاه هورمون دانشگاه داشتیم تست الایزا انجام می‌دادیم. پلیت الایزا چاهک‌هایی دارد که کف آن‌ها را با آنتی‌بادی یا آنتی‌ژن پوشانده‌اند و با استفاده از مراحلی که انجام می‌دهی می‌توانی آنتی‌بادی یا آنتی‌ژن خاصی را در نمونه پیدا کنی. آن روز چاهک‌ها را گرفته بودم دستم و نگاهشان می‌کردم. آنتی‌بادی‌های کف چاهک‌ها با چشم دیده نمی‌شوند اما فکر کردن به این که کف این‌ها الان آنتی‌بادی چسبیده است باعث هیجانم می‌شد.
ما در مورد آنتی‌بادی و آنتی‌ژن و خیلی چیزهای دیگر بارها خوانده‌ایم، اما این که بدانی الان آن‌ها را در دستت گرفته‌ای حس جالبی است.
این دو هفته هم که بخش هورمون بودم و هر روز تست الایزا انجام می‌دادیم این حس را داشتم؛ زمانی که فکر می‌کردم محلولی که درون چاهک می‌ریزیم آنتی‌ژن درونش است، یا الان درون پلیت دارد واکنش انجام می‌شود، و یا وقتی که آنزیم را اضافه می‌کردیم و تغییر رنگ را می‌دیدم و می‌فهمیدم کمپلکس‌ها تشکیل شده‌اند.

دیشب فیلمی دیدم که Feng Zhang، بیولوژیستی که یکی از افراد پیشگام در تکنیک CRISPR است، در آن چیزی گفت که یاد همین موضوع افتادم. می‌گفت:
《چیزی که واقعا من را هیجان‌زده می‌کند تجربه و ماجراجویی انجام کار علمی است.
حتی اگر به صورت بصری آن را نبینیم، اگر به این لوله آزمایش نگاه کنید، می‌دانیم که میلیاردها مولکول در آن وجود دارد که پراکنده می‌شوند، به هم برخورد می‌کنند و ارتعاش می‌کنند. گاهی وقتی به مولکول دیگری برخورد می‌کنند به آن مولکول می‌چسبند و در آن زمان است که واکنشی رخ می‌دهد.》

وقتی یک میکروتیوب دستم می‌گیرم، وقتی با سمپلر محلولی را در پلیت‌ها می‌ریزم، دانستن این که چیزی که همیشه در موردش می‌خواندم الان در دستم در حال اتفاق افتادن است خیلی برایم هیجان‌انگیز است. 

لینک ویدئو: 

Tinkering with Nature’s Tools: The CRISPR Pioneer Feng Zhang

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط