با خودم برنامهریزی میکنم که کارهایی را در تابستان انجام دهم، مهارت خاصی را در این سه ماه یاد بگیرم و وقتی وارد کار میشوم میبینم حجم کار زیاد است و به آن میزانی که برنامهریزی کرده بودم جلو نمیروم و پیشرفت کندی دارم. خودم را مقصر میدانم و فکر میکنم کوتاهی کردهام و باید بیشتر کار کنم. اما باید به این توجه کنم که شاید برنامهریزی اولیه درست نبوده و من درک درستی از میزان کار و زمان لازم نداشتهام.
فکر میکنم در یادگیری مهارتها بهجای این که بگوییم این مهارت را در این مدت تمام میکنم و یاد میگیرم باید بیشتر به شروع کردن و ادامه دادن آن دقت کنیم. یعنی اول کار بیشتر از این که نگران این باشیم که چه زمانی این مهارت را یاد میگیرم به تداوم در یادگیری دقت کنیم. چیزی که اهمیت دارد این است که کار را شروع کنیم و بتوانیم نظمی پایدار در انجام دادن آن ایجاد کنیم. معمولاً در اوایل کار هنوز شناخت خوبی از کار پیدا نکردهایم که بتوانیم زمان مشخصی برای انجام شدن آن در نظر بگیریم. اما میتوانیم تمرکزمان را بر این بگذاریم که این کار را به طور مرتب انجام بدهیم نه این که به زمان تمام شدن آن فکر کنیم.
این به پیش رفتن کار بیشتر کمک میکند و تداوم داشتن در انجام کار به مرور زمان نتایجی حتی بیشتر از حد انتظارمان هم میدهد.
آخرین نظرات: